دیوار شیشه ای حریم خصوصی در فضای مجازی
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۶۳۲۲۶
رویداد۲۴-یکی از چالشهای مهم عصر حاضر در تمام دنیا بحث حریم خصوصی در فضای مجازی است که ازاهمیت ویژهای برخوردار است اما در کشور ما بنا به دلایلی این موضوع به یک معضل تبدیل شده است، چرا که بر خلاف سایر کشورها که قوانینشان بر ضرورت حمایت از این حریم تأکید فراوان داشته و خود را ملزم به رعایت آن میدانند در ایران نه قوانین حمایتکننده محکمی داریم و نه سواد رسانهای کاربران در حدی است که بتوانند از خودشان در این حریم مراقبت کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر انصاری در سالهای اخیر تلاش کرده است تغییر و تحول و مسأله شناسی در حوزه رسانه را از منظر حقوقی تحلیل و مورد بررسی قرار دهد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه انواع اطلاعات در فضای مجازی را میتوان به 6 دسته تقسیم کرد گفت:
نخستین گروه از مصادیق حریم خصوصی در فضای مجازی دادههای شخصی است. یعنی آن دسته از معلوماتی که هر شخصی برای ورود به فضای مجازی باید در اختیار دیگران قرار دهد. این دیگران شامل سرورهای مجازی تا انواع واسطههایی که به ما خدمات ارائه میدهند، میشود. افراد گاه این اطلاعات را دانسته یا نادانسته در اختیار دیگران قرار میدهند . ما وقتی وارد فضای مجازی میشویم مراحل مختلفی اتفاق میافتد بهعنوان مثال وقتی با تلفن همراه وارد اینترنت میشویم ناخودآگاه یک سری اطلاعات در اختیار سازنده گوشی قرار میگیرد یا هر پروفایلی که برای ورود به یک اپلیکیشن میسازید اطلاعاتتان را در اختیارشان قرار میدهید. وی دومین گروه از اطلاعات را اطلاعات خصوصی دانسته و افزود: هر فیلم و عکس و متن و صوتی که کاربران تولید میکنند و بر بسترهای مختلف میسازند و از آن استفاده میکنند اطلاعات خصوصی است که چالشهای زیادی در این زمینه ایجاد شده است از جمله در حوزه افشاگریهایی که اتفاق میافتد.
این حقوقدان انجمنها و اجتماعات فضای مجازی را دسته سوم اطلاعات معرفی کرده و میگوید: در این فضا ما انواع اجتماعات را داریم که دو یا چند نفر در گروههایی دور هم جمع میشوند و افراد با هم اطلاعاتی را رد و بدل میکنند. در فضای واقعی وقتی افراد دور هم جمع میشوند مانند یک مجلس عروسی در واقع یک حریم خصوصی دارند اما در گروههای مجازی آیا این حریم واقعاً خصوصی است؟ خیر چرا که میتوان تمام این بحثها را ثبت و ضبط کرد. حتی اگر فردی مطلبی را لایک و تأیید کند که نشانگر احساس درونی فرد نسبت به یک متن یا عکس باشد میتواند علیه او استفاده شود. ما پروندههایی داریم که قوه قضائیه به خاطر اینکه فردی مطلبی را که مربوط به یک گروه غیر قانونی یا ضد انقلاب بوده لایک کرده او را به اتهام هواداری از آن گروه محکوم کردهاند. در واقع لایک کردن مطلب را مستند قرار دادهاند برای صدور رأی علیه وی و میگویند آنها را تأیید کرده ای.
ارتباطات شخصی یا ارتباطات غیر عمومی در فضای مجازی اعم از تماسهای تلفنی، ارسال عکس و متن برای دیگری، ارسال ایمیل و پیامک نیز از مصادیق ارتباطات خصوصی اشخاص است که افشای آنها چالشهای جدی برای کاربران ایجاد میکند.
دکتر انصاری پنجمین گروه از اطلاعات را خروج از این فضا یا ناپدید شدن در فضای مجازی دانسته و میافزاید: متأسفانه در این فضا حتی اگر بهطور کامل هم خارج شوید باز هم اطلاعات شما تا سالها وجود خواهد داشت. این یعنی به محض اینکه مشخصات شما جست و جو شود اطلاعاتتان در دسترس قرار میگیرد. و ششمین موضوع، حق سکوت یا حق بر خلوت در فضای مجازی است که از دیگر مصادیق حریم خصوصی به شمار میرود،بهعنوان مثال اطلاعاتی که مدام ناخواسته برای شما در فضای مجازی ارسال میشود در اصطلاح به اینها استماع یا دیدن اجباری میگویند و از مصادیق مزاحمتهای مجازی هستند.
اما غیر از این موارد تهدیدهایی نیز در فضای مجازی وجود دارد که در واقع اطلاعات ما را بدون رضایت برای مقاصد شخصی جمعآوری و ذخیره میکنند یا به گردش میاندازند.
این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: حریم خصوصی یعنی فرد رضایت ندارد اطلاعاتش بدون اجازه در اختیار دیگران قرار بگیرد،اما تهدیدات در فضای مجازی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. نخستین تهدید از جانب ارائه دهندگان خدمات دسترسی و سایر واسطههای فضای مجازی اتفاق میافتد. این واسطهها انواع مختلفی دارند که بیشتر حیاتشان منوط به اطلاعات ماست و با این اطلاعات تجارت میکنند، البته مقاصدشان متفاوت است از مقاصد تجاری و تبلیغاتی گرفته تا امنیتی. بیشتر این واسطهها با زبان رمز و مبهم در قالب قرار داد اطلاعات ما را جمع میکنند بهعنوان مثال وقتی میخواهیم وارد شبکههای اجتماعی شویم باید فرم عضویت پر کنیم ما خیلی از مواقع بدون خواندن آنها را پر کرده و امضا میکنیم. علتش هم نا آشنایی با زبان خارجی است. همین تلگرام را اگر درست بخوانیم میبینیم نوشته است شما به من اجازه میدهید که من اطلاعات شما را در اختیار اشخاصی که ادامه حیات من منوط به همکاری و کمک آنهاست قرار دهم. در واقع فیس بوک و تلگرام گفتهاند که اگر در مکانهایی که سرورهای من قرار دارند مقامهای قضایی و قوانین شان مرا ملزم کند که اطلاعات کاربران را در اختیارشان قرار دهم این کار را میکنم. متأسفانه خیلیها متوجه این امر نمیشوند و موافقت خود را اعلام میکنند. فیس بوک، گوگل و سایر موارد دیگر نیز همین کار را میکنند و خوشبینانهترین حالتش این است که اطلاعات ما را برای مقاصد تجاری استفاده کنند، البته برخی در ارائه اطلاعات از روند گمنامسازی استفاده میکنند اما حتی در همین حالت هم میتوان به مشخصات افراد دست یافت.
در همین جاست که حق بر فراموش شدن را در اروپا شناسایی کردند که اشخاص میتوانند بخواهند اطلاعات شخصی آنها در موتورهای جست و جو حذف شود که البته استثنائاتی دارد و به همین راحتی نیست.
وی تهدید بعدی را از جانب کاربران میداند و میگوید: کاربران یا با حسن نیت یا سوء نیت اقدام به استفاده از اطلاعات شخصی افراد میکنند. مانند هکرها که اقدام به سوءاستفاده از اطلاعات بانکی یا عکسها و مطالب خصوصی اشخاص میکنند. متأسفانه برخی از کاربران اطلاعاتی را که بین گروههای خانوادگی و خصوصی رد و بدل میشود برای دیگران هم میفرستند و باعث دردسرهای زیادی میشود. تهدید بعدی نیز از جانب دولت است که در معنای عام کلمه شامل مقامهای قضایی، اداری، امنیتی و اطلاعاتی میشود. در واقع دولت به طرق مختلف تلاش میکند که جریان گردش اطلاعات افراد را در فضای مجازی رصد کند. این کار یا با قوانین الزام آور شده یا با اقتضائات پلیسی امنیتی و پدافند غیرعامل و برای کنترل حملههای سایبری است تا زیر ساختهای فضای مجازی کشور آسیب نبیند اما همه این عوامل باعث شده که به حریم خصوصی اشخاص ورود کرده و اطلاعاتشان را رصد کنند، البته با الزامات قانونی میخواهند این کار را انجام دهند.
استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه با وجود این تهدیدات در همه جای دنیا تلاش شده حمایتهایی هم برای حفظ حریم خصوصی افراد در فضای مجازی شناسایی شود افزود: در ایران برخی از این حمایتها در قوانین پیشبینی شده بخصوص آنها که منشأ تهدید در داخل کشور است. بهعنوان مثال قانون جرایم رایانهای یا قانون تجارت الکترونیک این اجازه را داده که در مواقعی تعقیب کیفری داشته باشیم و مانع شویم که دادههای شخصیمان بدون اجازه جمعآوری شود، اما متأسفانه حمایتها بسیار، بسیار حداقلی است و با عبارتهای کلی و تفسیر برداربیان شده است. اما در کشورهایی که حمایت از حریم خصوصی در آنها جدی است برای حمایت از اشخاص قوانین مفصل و رویه بسیار جدی دارند تا اطلاعات شخصی آنها بدون مجوز قانونی جمعآوری نشود و مورد سوءاستفاده قرار نگیرد. در مورد کاربران نیز تدابیر مختلفی اندیشیدهاند تا به کاربران کمک کنند و سواد رسانهای و دیجیتال اشخاص را ارتقا دهند و بدانند هر چه اطلاعات شخصی از خودشان در فضای مجازی منتشر کنند به منزله این است که نظارت دیگران را بر خودشان بیشتر میکنند. متأسفانه ایرانیها دومین رتبه جهان را در افشای بیشترین اطلاعات شخصی در فضای مجازی به خود اختصاص دادهاند. دلیلش هم این است که اولاً به زبان خارجی تسلط ندارند و دوم اینکه حریم خصوصی برایمان مهم نیست و نمیدانیم چه اتفاقی برایمان میافتد و با عجله در هر برنامه و بازی و شبکه اجتماعی عضو میشویم و دانلودش میکنیم در حالی که اگر سواد رسانهای افزایش یابد بیشتر مراقب خواهیم بود که اطلاعاتمان را منتشر نکنیم و حتی مراقب خواهیم بود که با کدام وسیله به اینترنت متصل شویم چرا که صرف خود وسیله میتواند ابزار انتقال اطلاعات شخصی باشد. در سطح بالاتر نیز که شرکتهایی مانند گوگل و یاهو براحتی این اجازه را میدهند که اشخاص مکانیابی کنند و اطلاعات مربوط به گوشی افراد را در انواع مختلف در اختیار بگیرند.
در کل باید گفت در ایران وضعیت رضایت بخشی نداریم چرا که هم کاربران اطلاعات خصوصی زیادی را در فضای مجازی افشا میکنند، هم قوانین ما صراحت و شفافیت و جدیت لازم را در حمایت از حریم خصوصی ندارند و هم اینکه سواد رسانهای ما در حدی نیست که خودمان مراقب اطلاعات خصوصیمان باشیم.
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۶۳۲۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر، مادر، ما متهمیم ...
وقتی در اتوبوس انسانهایی را میبینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانهاند و با عدم رعایت خود دهها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری میکنند ، وقتی در کوچه تنگ ، با ماشین کنار میکشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت میکنی، وقتی در جشن چهارشنبهسوری ،به جای آتش بازی و جشن و شادی و استفاده از وسایل امن امروزی با مواد محترقه وحشتناک و خطرناک جشن تاریخی با فوت بیش از ۲۰ نفر و مشکلات بیمارستانی بیش از ۲۰۰۰ نفر را نظاره می کنی ، وقتی در عصر حاضر هنوز بنا به عدم رعایت بدیهیات و اصول اولیه بهداشت فردی باید با بوی نامطبوع و کثیفی بسوزی و بسازی ، وقتی در زندگی امروزی هنوز اصول اولیه آپارتمان نشینی را جانیفتاده میبینی ، وقتی توانایی و درک و فهم مردم از روابط متقابل در تمامی نقشها را در مرز فاجعه رصد میکنی ، وقتی آمارهای فرهنگی ، اجتماعی را به گِل نشسته میبینی ، وقتی ...
چندیست به رفتار و کردار عموم مردم بیشتر حساس و دقیق شدهام و گویی هرچه بیشتر دقیق میشوم عمق دردناک ماجرا بیشتر هویدا میشود.
آنچه میبینم چیزی جز زوال فرهنگی نیست. دیگر کار از معضلات بزرگ فرهنگی گذشته، مشکلات به عدم رعایت سطوح ابتدایی فرهنگ رسیده.هرچند دیدن این زوال در جامعه ایی که کتاب در آن تبدیل به کالای لوکس شود و خرید کتاب فراموش شود و لیست کتاب های پرفروشش هم بنا به محتوای کتاب برق شوقی در چشمت نمی اندازد، جامعه ایی که پرفروش ترین فیلمهایش فیلم های کمدی دم دستی هستند و فیلم های اخلاقی و فرهنگی حوصله دیده شدن نمی یابند ، جامعه ایی که کافه هایش از پاتوق بحث های روشنفکری به پاتوق بازی های مافیایی تغییر جهت داده ، جامعه ایی که از زنگ هنر و فرهنگ در ساختار آموزشی اش چیزی جز اسمی نمادین باقی نمانده ، جامعه ایی که اساتید دانشگاهی که الگوهای جذاب سنین جوانی هستند از تهی سرشار شده و چیزی به تعداد انگشتان دست از آنها باقی نمانده، جامعه ایی که رسانه اش خوراک فرهنگی تزریق نمی کند و بنا به شکاف عمیق کارسازی اش را از دست داده پیش بینی این وضعیت چندان عجیب نبوده و نیست.
قطعا نگاه ایده آل گرایانه ندارم و می دانم در هر جامعه ایی (حتی جوامع پیشرفته فرهنگی) هم فیلم های کمدی و تفریحات سرگرم کننده طرفداران خودش را دارد و همچنین آگاهم که بخشی از این تغییرات حاصل مناسبات و اقتضائات زندگی امروزه است اما صحبت از تناسب و تعادل است. وقتی تناسب و تعادل به کلی برهم خورد و فیلمها و صفحات و تفریحات دم دستی و سطحی فاصله ی کیلومتری با موارد تحلیلی و قابل تامل و فاخر می یابد نتیجه متفاوت و غم انگیز می شود.
آری، در هر جامعهایی حاکمیت و دولت با فرهنگسازی از طریق دو ابزار قدرتمند رسانه و فضای آموزشی که در دستانش است نقش اساسی ایفا می کند و برکمتر کسی پوشیده نیست که فرهنگسازی در وهله اول وظیفه دولت و حاکمیت است تا با ابزارهای قدرتمندش فرهنگ سازی کند و جهت دهد و در ادامه نیز خانواده. اما وقتی در ساختار کلان این هدف را کم رنگ وکارکرد تاثیرگذاری اش را کم رمق می یابی، یا جهت دهی اش را جهت دهی مناسب تحلیل نمیکنی و خانواده را نیز به عنوان بازیگر فعال بعدی، به دلیل حضور در همین بستر اقتصادی فرهنگی در اکثر موارد غیرموثر و پیرو می یابی چه باید کرد؟
آیا باید ایستاد و این سقوط دهشتناک را نظاره کرد ؟ آیا همچون اقتصاد و ... کاری از دستمان برنمی آید؟
نقش افراد (به ویژه بنا به فراگیر شدن فضای مجازی ) در ریز موارد چه می شود؟
در این خصوص شاید نتوان در بُعد کلان کاری کرد و این فرصت بنا به موارد گفته شده در حیطه و توان ما نباشد یا در نگاه بدبینانه تر از دست رفته باشد و فرآیندی جدی تر و قوی تر و متفاوت تر برای احیایش نیاز باشد ، اما در خصوص ریز موارد و خرده فرهنگها نقش افراد کمرنگ نیست
اینکه در رانندگی اینچنینیم، اینکه بدیهیات بهداشتی اولیه را نمی دانیم، اینکه موارد ابتدایی آداب و معاشرت را بلد نیستیم ،اینکه با هنر رابطه نا آشناییم ، پای چیزی بیش از کمکاری دولت و حاکمیت در میان است..
به نظرم برخلاف اقتصاد و سیاست های کلان سیاسی که نمیتوان در بعد فردی چندان کارساز بود، در بحث فرهنگی شاید بتوان تلنگر و جریانی ایجاد کرد. جریانی هرچند کوچک.
شاید در عصری که فضای مجازی محرومیت و محدودیت های دانستن و یادگیری را از بین برده و از طرفی هر صفحه مجازی خودش نقش یک بیلبورد را ایفا می کند ،عضویت در گروههای منتشر کننده مطالب مفید ، خواندن و بازنشر تلنگرهای فرهنگی در فضاهای مجازی مان می تواند خود به خود نقش موثری در بیداری ما و در ادامه، جامعه ایجاد کند. باید از فضای مجازی نه فقط در جهت خرید وسرگرمی و پُرکردن اوقات فراغت که گاها برای دِین فرهنگی مان بهره ببریم.
باید آستین ها را بالا زد، زوال فرهنگی با سرعتی عجیب در حال پیشروی ست . معضلی که تحملش از زوال اقتصادی و سیاسی به مراتب سخت تر است چرا که اگر دلخوشی و تکیه گاه فرهنگی مان هم از دست دهیم، تحمل بار اقتصادی ،سیاسی دیگر غیرممکن خواهد بود.
پس، از آنچه داریم برای آنچه میتوانیم اصلاحش کنیم نهایت استفاده را ببریم.
همرفیق ،همشهری، همکار و هم میهنی عزیز ، حداقل با رعایت موارد اولیه فرهنگی و اضافه کردن چند پیجِ خوب ادبی، روانشناسی ، تحلیلی و اندیشه ایی به صفحات مورد علاقه خود و اضافه کردن عادت مطالعه روزنامه و کتاب خوب چرخه زوال فرهنگی را به سهم خود بشکن و در سال جدید از فضای مجازی ،درکنار استفاده کاری یا پُر کردن اوقات فراغت برای خواندن ، تامل کردن ،تغییر کردن و در ادامه بازنشر مسائل فرهنگی برای استفاده دیگر دوستان بهره ببر . ساده ترین و کمترین کارهایی که بدون هزینه یا با حداقلی ترین هزینه می توانیم انجام دهیم و جای هیچ بهانه جویی در آن نیست.
قصد شعار دهی های کلیشه ایی ندارم اما چاره ایی نیست، تا دیرنشده خانه تکانی فرهنگی کنیم و برای نجات تتمه بارقه های سوسو زننده فرهنگی بکوشیم.
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
*فعال اجتماعی
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903032